ششمین روزی خوار
يكشنبه, ۲۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۲:۳۲ ب.ظ
وقتی که آمدی فکر کردم جای خالی پدرم را پر خواهی کرد..
اما زیادی در نقشت فرو رفتی و درست شدی مثل پدرم..
رفتی و من درد مادرم را به ارث برده ام*..
درد نبودن "تو"
پ.ن: وقتی محمد حسین رفت مادرم گفت: "مطمئن باش از این به بعد هم با همدیگر زندگی میکنید ولی به نوعی دیگر و متفاوت که قابل بیان نیست و باید لمس کرد."
* همسر شهید، سال ها درد فراق پدر شهیدش را گذراند و شد دختر شهید. حالا هم ملقب به همسر شهید شده است.
+ ببخشید که پست بیشتر همسرانه شد :)
+ برای قلب مهربان شهید مدافع حرم، محمد حسین مرادی صلوات
عکس: همسر شهید در کنار مزار یادبودی که در بهشت زهرا در کنار پدرشان بنا کرده اند. چند باری که با ایشان دیدار داشته ام، تمام نگاهشان پر از صبوری و آرامشی عجیب است.
۹۵/۰۳/۲۳