خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




پیوندها

تشویش ناهید

يكشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۵، ۰۸:۱۸ ب.ظ



یک چیزی را می خواهم اینجا بگویم شاید از دستش رها شدم.

نزدیک به دوسال و شاید کمتر کابوس روزهای شهیده ناهید فاتحی کرجو من را رها نمی کند.

یادم نیست کدام مراسم بود. بنر بزرگی از او بود که زیرش نوشته بود سمیه کردستان!

یک سرچ ساده در اینترنت همان و درگیر ناهید شدن همان!

اولین کاری که کردم صفحات نت را بستم. دلم نمی خواست بیشتر بدانم و بخوانم..

اما ناهید من را رها نکرد. هر چندماه یکبار میامد جلوی چشمم.

راه رفتن سمیه را هم حتی جلوی چشم هایم تصور می کردم. قدش را، لباسش را!

هر بار فرار کردم. حتی شده بود داد زدم در خلوتم و گفتم رهایم کن! نمی خواهم به تو فکر کنم...

اما دیروز کار خطرناکی کردم. سرچ دوم را بعد از دوسال شروع کردم. هیچ چیز چنگی به دلم نزد. عصبانی شدم که چرا دوباره شروع کرده ام به خواندن. همه چیز را بستم و بستم.

یک چیز را بیشتر از قبل فهمیدم، ناهید در بهشت زهرا دفن شده. سامانه بهشت زهرا سرچش کردم. قطعه 28 

نمی دانم باید بروم بالای قبرش بایستم و بگویم ناهید جلوی چشمم نیا!









پ.ن:  ببخشید تشویشم رو اینجا به شما منتقل کردم. شاید برایتان سوال باشد که چرا فرار می کنی احلام؟ راستش خودم هم دقیق نمی دانم. شاید از خودم می ترسم در قبال ناهید....


 +راه حلی دارید می شنوم





موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۲۵
احلام

نظرات  (۸)

کلا نوشتن میتونه کمک کنه
بهترین مشاور برای شما ،  خود شما هستید
کسی که با تک تک لحظات ، حس ها، فکر ها ، تجربیات و ... زندگی شما اشناست
به خودتون مشاوره بدید
بشینید تمام افکارتون رد در سه صفحه یا بیشتر بنویسید
حداقل سه صفحه
هرچی به ذهنتون میرسه
حستون رو توصیح کنید
فک کنید من یه مشاوره حرفه ای هستم و خواستم کمکتون کنم
این قدم اوله

قدم دوم اینه که نوشته رو خودتون جواب بدید
توی قدم دوم باید فرض کنید من نوعی به شما این نامه رو نوشتم و از حس بدم گفتم
راهنماییم کنید
دوستانه
دلسوزانه
به همین ترتیب ادامه بدید تا همه چیز حل بشه
یادتون باشه ذهن شما هدیه خدا به شماست
اگر ذهنتون داره اذیتتون میکنه یه جای کار گیره
فرار نکنید
بپذیرید و حلش کنید

همیشه شاد و موفق باشید
یاعلی
پاسخ:
ممنون
بله راه حل خوبی است نوشتن..
ولی آیا پس از نوشتن، ناهید در من تمام می شود؟
می ترسم از این تمام شدن ناهید در من..


در ناهید غور کن. 
باهاش حرف بزن، 
جواب می گیری در حد استشهاد.
پاسخ:
چشم
هر چند از چیزی هراسانم..
امیرالمومنین می فرمایند(به مضمون):از هر چیزی می ترسید خودتون رو داخل آن بیندازید
پاسخ:
آخر داخل زندگی ناهید شدن دل ناهیدی می طلبد..
خواهش میکنم
صورت مسئله اتون اشتباهه
میخواید قضیه تموم بشه
همین
ولی وجوداین فکر و این که ولتون نمیکنه خودش علت داره
علت رو پیدا کنید
برطرف کنید
معلول هم برطرف میشه
پاسخ:
آره خوب اصل حل کردن این را می گوید..
یکم دل و جرات بنده را می طلبد..
متاسفم، نمیتونم مشاوره بدم مگه اینکه منم ببری.
منم ببر! منم ببر!
پاسخ:
کجا ببرم؟
بیایید..
۲۷ مهر ۹۵ ، ۱۸:۵۴ صبا مهدوی
هر کسی در مسیر زندگیش با چیزی امتحان میشه تا گیر و گرفتهاش بیاد رو و عیارش بره بالا.. ناهید اونطور امتحان شد..شما شاید با آزمایش های دیگه ای امتحان بشید که کم از آزمایش ناهید نباشه..

در دوره انقلاب و جنگ از این دست آدم های بزرگ زیاد داشتیم.. این آدمها قبل جبهه رفتن و مبارزه به جهت فکری و اعتقادی خودشون را قوی کرده بودند که دردها و مشقت ها را توانستند برای فکر و اعتقادشون تحمل کنند..

سرگذشت ناهید یک بن بست نیست که آدم را زمینگیر کنه یه راه میون بره یه تجربه مقاومت از جنس همین مردم عادی که کار را برای الگو گرفتن و پیش رفتن باید راحت تر کنه..

بر عکس باید با آدم های بزرگ انس گرفت و الا اگر از این خط و مسیر فرار کنیم به خاطر سختی ها و امتحانات پیش رو عاقبت گرفتار خط شیطان می شویم و ...

و البته همه اینها به زبان ساده است..اما شدنی..

ببخشید زیاد حرف زدم :)
پاسخ:
بله حرف شما درست
اما من خودم بی مقدارم که جلوی ناهید حسابی کم میارم

آدمیزاد باید بشینه و نفسش رو تربیت کنه و ازش کار بکشه وگرنه اون از ما کار می کشه

ممنون از حرفای خوبت
ممنون واقعا

سلام.

چرا با ناهید رفیق نمی شوید؟

فرار جواب نمیدهد...

پاسخ:
سلام
بله باید دوستی کرد..
من بودم درباره اش می خواندم و میرفتم سر مزارش ..
یک شهیدی  بود که رفتم سر مزارش گفتم دستم را بگیره . شهید تورجی زاده..
.و هنوز منتظرم ...
پاسخ:
مطالب اندک است در موردش
با خوندنشون خیلی به هم میریزم البته

قطعا جواب داده اند شهید تورجی زاده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">