خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




پیوندها

هجدهمین پرده شب جمعه

جمعه, ۶ اسفند ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ق.ظ



- از آن سیاهی بالای گنبد خوشم می آید

چفیه سبز و مشکی اش را روی بینی اش کشید و به گنبد خیره می شود

- کدوم سیاهی دقیقا؟

- همونکه رو قله است و انگار سایه ی پرچمه

- اهان. رنگ پرچمه! بارون خورده دراومده رو گنبد

- واقعا؟ تو از کجا میدونی؟

- خوب رفتم و بهش دست زدم

خیره می شوم روی صورتش، اهل دروغ و سر به سر گذاشتن نیست!

- چیه خوب، چرا اونطور نگاه میکنی! واقعا رفتم اون بالا

به گنبد نگاه می کنم

به پرچمی که سراسیمه در باد می چرخد

نم نم باران شروع می کند

کاش من هم پرچمی بودم و رد اشکم روی گنبد می ماند..






+ موج پرچمت دل رو داده بر باد






پ.ن: حضرت مادر در این شب جمعه دست بالا گیر و دعا کن فرزند بزرگوارت سیدعلی را! دعا کن برای او بمانیم و او برای ما...






موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۰۶
احلام

نظرات  (۶)

پرده ای آویخته ای باز با سرانگشت قلم...

کاش پرده دلمان را کسی پیدا میشد و با سرانگشت نگاهی،کنار میزد.


پ.ن: الهی آمین به حق فاطمة الزهرا،ام الحسن و الحسین...
پاسخ:
ارباب به دلت سر بزنه الهی

آمییین
برای دعایتان الهی آمین

کاش دست ما به دامانشان برسد
پاسخ:
باید جد و جهد داشت..
برای رسیدن...
۰۸ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۴۳ پلڪــــ شیشـہ اے
اون موقع که این و خوندم، حس می کردم زیر بارون توی صحن ایستادم و دارم به حرفای این دوتا گوش میدم. در حالی که زل زدم به گنبد و سیاهی روش.

خدا خیرت بده.
پاسخ:
چقدر خوب که همچین حسی بهت منتقل شده
خوشحالم

خدا به تو حسین بدهد

خیلی قشنگ بود...حس خوبی داشت ...

تماشای گنبد و حرمش روزی مکرر ان شاءالله.

من یه حسرتی از سفر کربلام تو دلم مونده...

وقتی میرفتین کربلا میخواستم براتون بگم اما نمیدونم چیشد ننوشتم.

 

بعد از سفر آرزوش عجیب افتاده به دلم ... :((

خب بچه کویر باشی،بی دریا و جنگل و اینها خواه ناخواه ،

چشات با آسمونش خو میگیره!

اونم بالا پشت بوم...

بچه کویر باشی و بری کربلا و چشات یه هفته به آسمون کربلا خو بگیره

و بالا پشت بومی اش نشی تهش حسرته دیگه!نیس؟

 

اینکه ای کاش میرفتم بالا پشت بوم هتل انصار الحسین شارع امام علی

و با آسمونی ترین صحنه ای که میتونست چشمام تا ابد تصوریشو برام یادگار بذاره روبه رو بشم و نشدم یه حسرت بزرگه....

این پست منو برد به این آرزو ...

دیدن گنبد و پرچم اش از بالا پشت بومی نزدیک به حرم...

روزی ات ان شاءالله...

ممنون بابت این حس خوب.

پاسخ:
اینطور که تو توصیف کردی من بیشتر هوایی شدما!
:)

ان شالله روزیت بشه
اونم مدتی طویل
روزها و روزها
سیر نشدنی است این تصویر

اللهم عجل لولیک الفرج.

برای پ.ن :الهی به فاطمة و ابیها و امها و بعلها و بنیها

حضرت ماه رو تا سر زدن آفتاب ظهور نگه دار...

او را برای مهدی ات نگه دار...

او را برای مظلومان عالم نگه دار...

او بابای یتیمان شهداست...

بابای یتیمان شهدا را نگه دار...

 

پاسخ:
الهی آمییییییییین
۰۹ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۳۹ پلڪــــ شیشـہ اے
^_^ چه دعای دلچسبی ممنون.
پاسخ:
:) گوارای وجودت

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">