یک عصر بهاری
شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۴۰ ب.ظ
واقعا فکر نمی کردم این چند هفته این طور بگذره! ویکتور هوگو شخصیت کوزت رو از روی من کپی پیست کرده! البته خدا رو شکر زن تناردیه نداشتیم. ژان والژانم نداریم. فقط همون بخش کوزت در حالت کارگری اش :) مورد الهام جناب هوگو قرار گرفته
خوب بالاخره ما هم به یک عصر بهاری و آفتابی رسیدیم. البته پیاده روی صبحگاهی با هوای باران خورده معرکه تر بود.
خوب چه کتاب هایی پیشنهاد می دید بخونیم؟
(اینجانب با یک کوه درس در جبهه کتاب خوانی ایستادگی می کنم! ایستاده در غبار کتاب! :) )
پ.ن: دوست داشتنی بود این . یعنی من دوستش داشتم.
+ فکر میکردم چندین اثر از غفارزادگان خوندم. ولی اشتباه می کردم. یعنی با مجید قیصری اشتباه گرفته بودم :) عیبی یوخ حالا اولین اثر رو ازشون می خونم. فال خون
+ دلم برای ادیت کردن با vsco تنگ شده بود
۹۶/۰۱/۱۲
عصر بهاری:دی.
عصرهای بهاریتون برقرار:))