آن جنسی
يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ب.ظ
خجالت تا پشت چشم هایش بالا آماده. فقط دست هایش را خوب و با جزئیات می بیند. دست هایی که هر از چند گاهی از سر هولی با لاله عباسی های فرش بازی می کند. قرار است ظاهر یکدیگر را ببینند. اولین نکته در ذهنش موج می زند: چقدر دست هایش سیاه است!
چند باری به خاطر گرفتگی صدای دو رگه اش، آوای کلمات در هم می شود و مفهوم نیست. سرفه ها زیاد می شود. چادرش را سفت تر میچسبد و از اتاق بیرون می رود. آب را که می خورد، تشکر می کند.
مجبور به اعتراف می شود: ببخشید اردوی جهادی بودم، دیروز برگشتم، فرصت استراحت برای سرماخوردگی نداشتم!
پ.ن: می دانم می شود. می دانم شدنی است در هر زمانی. ولی باز از خودم می پرسم. می شود جنس عاشقانه هایی چون اینک شوکران رقم زد! یا عشقی مثل غاده و چمران؟
+انگار کنید جلسه خواستگاری
۹۶/۰۱/۱۳