خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




پیوندها

نمایشگاه با دو در :)

يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۳۲ ب.ظ


روز جمعه ای گفتیم چه کنیم و چه نکنیم که یادمان افتاد چه مطلب مهم تری از نمایشگاه می تواند در حال حاضر حائز اهمیت باشد. اما یک اما وجود داشت. ماشین مان کمی تغییر کاربری داده بود و تبدیل شده بود به یک ماشین دو درب :) [همسرم به وانت می گوید دو در ] گفتیم اشکال ندارد با دو در محترم می رویم نمایشگاه. البته بنده اظهار کردم که خوب می شود، آنقدر کتاب می خریم که وانت لازم هستیم، ولی نمیدانم چرا همسرم اول چپکی نگاهم کرد و بعدش با خنده گفت حتماااا! (واقعا چرا؟)

ما با دو در به نمایشگاه رفتیم ولی نه تا آستانه اش، بیچاره را در یک ایستگاه مترویی گذاشتیم و بقیه اش را با مترو رفتیم.

خوشا مصلی و روزگار بی مثالش، رفتیم اول سراغ ناشران دانشگاهی. به به باز موکت های قرمز و پرزهای قشنگش که به آدم می چسبند. سر و ته قضیه را هم آوردیم آنچه می خواستیم هم یافتیم و هم نیافتیم و رفتیم سراغ ناشران عمومی. البته ببخشید اذان شد اما کو نماز خانه؟ سرویس بود اما بی نمازخانه. چون من معتقد بودم اگر سرویسی هست نمازخانه ای هم کنارش هست! البته همسرم جواب قانع کننده ای داد که اینجا سرویس هست بی نمازخانه چون مصلی به آن گندگی را برای نماز ساخته اند! حرف حقی بود خدایی!

خلاصه فهمیدیم که هر چه می خواهیم باید برویم همان حیاط مصلی که داخلش هم یک حوض داردها! آنجا! وگرنه پشت ساختمان اصلی مصلی خبری از نماز خانه نیست ولی خوب غرفه های تغذیه مگر می شود که نباشد!!! می شود؟

گفتند یا باید بروید بالا از وسط غرفه کودکان بروید آن وسط یا از زیر زمین از بین ناشران خارجی. خلاصه دل را زدیم به زیر زمین و رفتیم به صحرای وسط نمایشگاه!

نمازخانه که چه عرض کنم. یک سایه بانی بود که بالاخره ملت در آفتاب نماز نخوانند. دستشان درد نکند.

ناشران کودک که به صورت پراکنده تشریف داشتند ، ناشران آموزشی هم که فقط روی مخ ملت کار می کردند! یا باید کانونی میشدی یا گاجی یا اینکه پرتقال نخورده نمی رفتی! حالا اون ماهانی شوید رو نمیگم (خلاصه صوت نمایشگاه بسیار دلنشین بود، البته هر سال همین است)

بالاخره پایمان رسید به ناشران عمومی. البته قبلش کلی با همسر محترم در همان حیاط سر سازه های مصلی بحثمان شد. سر بتنی و فلزی بودن و.. عاقا چقدر طولش می دهند و .. از این چیزها! دو تا جرثقیل خوشرنگ نارنجی و فیروزه ای هم مشغول به کار بودند که دل ملت را شاد کنند و تسرالناظرین باشند (چقدر خوبیم ما)

ناشران عمومی هم مثل هر سال با همان چینش الفبایی بود و با همان راهروها.  غرفه های اسم و رسم دار هم شلوغ و اغلب در انتهای سالن ها بی ترتیب حروف الفبا بودند. همسرم که یک شازده کوچولو کوچک گرفت و همان جا شروع کرد به خواندن (به قربان همتش) تا جایی که توان در پایمان بود رفتیم و رفتیم و رفتیم..

در کل نشد که همه ی غرفه ها را سرک بکشیم و به یک تعداد بسنده کردیم.

از نشر یازهرا کتاب های مرتضی و مصطفی را خریدم. خاطرات خود گفته ابوعلی بود هم از خودش و هم از شهید صدرزاده و ایضا کتاب سید عزیز که زندگی نامه سیدحسن نصرالله است.









از نشر افق کتاب ر ه ش امیرخانی را گرفتم. (چقدر از بد بودنش می گویند_ باید بخوانیم ببینیم چه کرده) البته ظاهرا کتاب جدیدی از محمد طلوعی هم چاپ شده در افق که همین روزها به نمایشگاه رسیده به نام هفت گنبد که من روز جمعه ای خبر نداشتم تا بخرمش. محمد طلوعی واقعا حرفه ای می نویسد




از نشر انتشارات انقلاب اسلامی (آثار مقام معظم رهبری) کتاب آموزش مصور احکام را گرفتیم (خیلی وقت پیش چاپ شده و شاید خیلی هایتان داشته باشیدش ولی من هنوز نخریده بودمش) خیلییییییی کتاب خوب و کاربردی است و به نظرم باید در هر خانه ای باشد.




از نشر صهبا هم کتاب زیبای چُغُک را خریدم و خوب همین دیروز خواندمش و تمام شد :) داستانی است برای نوجوانان و بخش هایی از داستان با تصویرگری نقل می شود و به نظرم زیباست. داستان روان و دلنشین که توصیه می کنم حتما بخوانیدش. راجع به نوجوانی است مشهدی که وارد مبارزات انقلابی شده و... و شیرینی کتاب به حضور حضرت آقا در کتاب است :)





شاید تعجب کنید که اینقدر کم کتاب خریده ام. چون چند سالی است به این نتیجه رسیده ام که کتاب زیادی نخرم مخصوصا اینکه همه ی کتاب ها ارزش ندارد که حتما در کتابخانه ات داشته باشی اش. ایضا اینکه من نیاز هایم را در طول سال می خرم. خوب است کتاب را بیشتر بخوانیم تا بخریم.
شعار نمایشگاه امسال را اصلا جالب نمی دانم و ایضا برگزار شدنش در مصلی صد در صد غلط است. شهر آفتاب خیلی فضای بهتری بود. کاش تهرانی های عزیز این رنج دوری را تحمل می کردند و اجازه می دادند در همان شهر آفتاب برگزار بشود.

بالاخره با همان دو درب زیبا به خانه بازگشتیم و البته چند باری صدای ناهنجاری هم داد و موجبات خنده ما شد. و خاطره ای شد به یاد ماندنی :)







پ.ن: معرفی کردن کتاب سخت است چون سلایق آدم ها متفاوت است اما کتاب کآشوب را اگر می توانید بخرید. از دست ندهید. ما را خوب به یاد هیئت رفتن هایمان می اندازد. از نشر اطراف اگر اشتباه نکنم.
کتاب وریا که کتاب دوست عزیزمان سیده زهرا محمدی است از دست ندهید. کتابی که نویسنده ی جوانش سعی کرده در بهترین وجه ممکن مطلب را بیان کند. از نشر آرما.
داستان های جناب مستور خواندنی اند. نشر چشمه اغلبش را دارد.
کتاب های زردی که همه میخوانند نخرید خواهشا! دختری در قطار و جوجو مویز و...
کتاب های داوود امیریان برای نوجوانان قطعا زیباست. گردان قاطرها مثلا!
کتاب های پدر و مادر دار را حتما در خانه هایتان داشته باشید مثل بوستان و گلستان و شاهنامه و ..
کتاب جدید مهراد صدقی که اسمش آخرین نشان مردی است هم شاید قابل خواندن باشد البته اگر به خوشمزگی آبنبات هل دار باشد.
کتاب های جناب خبوشان را دست کم نگیرید که فکر می کنم قلمی خاص و رمز آلود دارند. کتاب هایشان در نشر شهرستان ادب یافت می شود.
کتاب خداحافظ سالار که داستان زندگی نامه شهید سردار همدانی است هم قطعا باید زیبا باشد. نشر سوره مهر (امسال هنوز غیبت سوره مهر رو نکردما :) )
یک توصیه مهم برای کودکانتان، حتما به نشر نردبان سر بزنید. کتاب هایی دارند که سرشان به تنشان بیارزد.




+ببخشید طولانی و حوصله بر است. باز اگر سوالی راجع به کتاب هست در خدمتم (مثلا من خیلی بلدم)

+ان شالله دوباره به نمایشگاه خواهم رفت.



موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۱۶
احلام

نظرات  (۹)

ماشین دو در نگاه مثبت گرایانه ای را به انسان میدهد
ان شاالله این نگاهتان مستدام باشد


تابه حال نمایشگاه تهران نیامده ام
معمولا حوائجمان را نمایشگاه قم مرتفع می کند


ممنون از معرفیتون
پاسخ:
ولی ما یکبار نمایشگاه قم رفته ایم
هنوز همان مجتمع کنار گلزار شهدا برگزار می شود؟

خوب در قیاس با نمایشگاه تهران خیلی کوچک تر است، خیلی دور نیستید که به تهران


سلام
به به نمایشگاه گردی هم عالمی دارد

ممنون بابت معرفی کتابها
ان شالله کتابخوان شویم :)
پاسخ:
سلام

خیلی عالم خوشی است، من جسمم هم خسته بشود باز میگردم و میگردم


ان شالله هستید
عامل به مطالب مفید هم باشیم ان شالله
مبارک است. بعد از اینکه رهش خواندید خوب است به نظرم نقدها هم بخوانید(یک سریش در سایت الف یا است)
پاسخ:
چشم. ممنون
بله عادت ندارم به قبل از اینکه فیلمی ببینم یا کتابی را بخوانم نقدی بخوانم
این که میگویند اثر جالبی نشده را از افکار عمومی دریافتم

البته اکثر نقادها شخص امیرخانی را نقد میکنند تا اینکه نگاه خالصانه به اثر بکنند
نه ماهم در مصلی برگزار می کنیم😀😀
پاسخ:
آن زمان مصلی در دست تعمیر بود


البته مصلی ما هنوز ساخته نشده تخریب شده
بی‌کتابی شرفی‌خبوشان هم خواندم به‌نظرم کلی اطلاعات زائد دارد که به داستان لطمه زده پس باز  عاشقی به سبک ون‌گوگ
پاسخ:
صد در صد موافقم
توصیفات بیش از اندازه حوصله آدم را سر میبرد


گاهی نویسنده های امروزی خیال میکنند هر چه توصیف بیشتر و کلمات قلمبه سلمبه داستان زیادتر، متن جذاب تر

۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۰:۱۸ پلڪــــ شیشـہ اے
:)
با اینکه موتور کتاب خوندم بعد مدت مدیدی هنوز روشن نشده، ولی از حس حیات وبت کیف میکنم. سر زنده میشم.
نمایشگاه گردی تون به سلامت و دل خوشی و خریدای خوب.


پاسخ:
عروس خانوم ان شالله موتورت گرم گرم خواهد شد برای خواندن

ممنون از همه ی انرژی هات :)
۱۷ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۸:۲۷ پلڪــــ شیشـہ اے
خیلی ممنون :)
پاسخ:
قربانت :)
خوش باشید همیشه...حالا با دو در، چهار در...

نمایشگاه گردی سال پیش که به من خیلی کیف داد.
:) 
پاسخ:
ان شالله تو هم خوش باشی جانا

اوهوم البته اون بخش اش که با من بودی قطعا کیف کردی :)
توصیف خوبی از نماشگاه گردی داشتی.

به نظر من امسال نمایشگاه کتاب خیلی کم رونق بود، ازدحام الکی داشت. شده بود پاتوقی برای دید و بازدید و گفتگو با ناشران و نویسنده ها و برخی قول و قرارهای عمومی! کتاب های نو و تألیفی هم تقریباً کم بود.
با این وجود استقبال از غرفه های خاص دینی و معرفتی مثل سال های قبل شلوغ بود که متأسفانه در گزارش های خبری بازتاب داده نشد.
قیمت ها هم بسیار بالا بود.
من دو روز پشت سر هم رفتم نمایشگاه. ولی فقط یک کتاب خریدم. «الف لام خمینی» به قلم بسیار زیبا و دوست داشتنی جناب بهبودی . از اون کتاب هایی است که هیچ وقت کهنه نمی شود.

پاسخ:
خیلی هم بی رونق به نظر نمی رسید
قیمت ها بله؛ متاسفانه خیلی خیلی بالا
ممنون از معرفی کتاب. قطعا باید خواندنی باشد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">