جلد دوم را هم بستیم
چهارشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۱۰ ق.ظ
آنقدر که در جلد دوم به مهمانی اعیان و اشراف و مجلس رقص رفتیم دارم فکر می کنم امشب مهمانی آنامیخیویلیا است یا رستف ها پول دستشان رسیده و باز مهمانی می دهتد!
آخ که الن و پی یر چقدر شبیه آناکارنینا یند. البته آنا دوست داشتنی تر از الن بدجنس است. ولی پی یر به همان وضعیت فلاکت بار شوهر آنا است. سیب زمینی ماسون!
چقدر صحنه ی سورتمه رانی نیکلا و عشقش به سونیا قشنگ بود! آخ برف و سرمای منفی ده درجه و...
پ.ن: از آنجا که جناب هم سر دارند سفر به گرای 270 را می خوانند و هر از چندگاهی اینجانب به سمت کتابخوان در می آیم ، چقدر دلم قلم روان و ساده احمد دهقان را می خواهد. و به راستی گاهی شبیه او می نویسم و حتی فکر میکنم!
+همین روند سریع برای پست گذاشتن را بپسندید :)
۹۷/۰۶/۰۷