خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




پیوندها

آروزهای برباد رفته بازمی گردند :)

جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۳۸ ب.ظ


دیروز یک آروزی 15 ساله و شاید هم بیشترتر من به تحقق پیوست :)

وقتی کوچولو بودم و همه میگفتن میخواهی چی کاره بشی من میگفتم نقاش! بعد دست نوازشی رو سرم می کشیدن و میگفتن آخی!

بعدها به مدد خواهر و برادرای بزرگ تر و مثلا عاقل تر فهمیدم که شغل نقاشی اصلا خوب نیست.(چرا بچه های کوچک تر خانواده دستاویز بزرگ ترها میشن، چرا آخه)

بعد هر کی میپرسید میگفتم معلم! انگار بیشتر خوششون میومد و یه بارک الله هم نثارم می کردن.

اما من همیشه نقاشیم خوب بود و ته دلم می گفتم نقاشی جون، من خیلیی دوستت دارما!

بزرگ و بزرگ تر شدم، بازم بهم میگفتن نه هنر نخونیا! سمت هنر بری مستقیم میوفتی ته جهنم هیچکسم نمیتونه بیاد نجاتت بده، ببین بچه های هنر رو همه از اهالی نار هستند (چرااااا آخه؟)

خلاصه به هزاران هزار دلیل من ترسو بودم در این زمینه. ولی تهش میرفتم کلی طراحی و کلی کتاب هنر می خوندم. الان که فکرش رو میکنم می تونم لقب ا _ ح_ م_ ق رو به خودم بدم ولی خوب بهتره به خودمون بد نگیم :) دیگه گذشته!

من حتی بعد لیسانس تصمیم گرفتم باز کنکور بدم و هنر بخونم، که به هزار یک دلیل نشد! (البته بزرگترین دلیلش خود ترسوم بود)

خلاصه دیروز بعد گذر سال ها حسرت رفتم کلاس طراحی :)

شاید باورنکردنی باشه، ولی اونقدر ذوق داشتم که استاد از این همه ذوق من به ذوق اومده بود و بهم میگفت تو فوق العاده ای! بعد کلاس انگار کاری رو انجام داده بودم که 15 سال عقب انداختمش! و این میدونید چه حسی به آدم میده؟؟ واقعا نمیدونید، مگر اینکه شما هم از این کارای بد با خودتون کرده باشید

نمیدونم باید چی کار کنم، نمیدونم حالا چطور باید کار کنم! فقط خوشحالم که حالا میتونم نقاش بشم :)








پ.ن: اینم یکی از کارای عقب افتاده ی من :)

من نمیخوام کل مسیر زندگیم رو عوض کنم و برم دنبال نقاش شدن :) ولی میخوام حتما به این آرزوی قلبیم اهمیت بدم. تا یار که را خواهد و میلش به که باشد




+یه استاد خیلی خوبی دارم، پر انرژی و ماهر. دلم میخواد واسه من باشه، بیارمش خونه همش با هم حرف بزنیم و چایی و بیسکوییت بخوریم. بعدا از احوالتش براتون میگم، آخه یکمی خاصه :)






موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۱
احلام

نظرات  (۸)

۲۱ تیر ۹۸ ، ۱۴:۱۷ محسن رحمانی
سلام
موفق باشید.
پاسخ:
سلام

ممنون. همچنین
به نظرم ضرر نکردی؟
الآن میتونی در کنار تخصص تحصیلی که داری نقاشی رو هم داشته باشی!
در رشتۀ نقاشی کسانی که صاحب استعداد باشند، خیلی زود حرفه ای میشن.


ان شاءالله به زودی اولین اثر هنری حرفه ای شما را ببینیم...

پاسخ:
نه اسمش ضرر نیست چون من رشته ای که خوندم رو هم خیلی دوست دارم
و تو پ.ن هم گفتم نمیخوام مسیر زندگیم عوض بشه و بشم نقاش!

در کل آدم اگر میبینه به یک چیزی خیلی علاقه داره و طی سالیان دور و دراز از این علاقه کاسته نمیشه نباید اونو دست کم بگیره و بره دنبالش :)

ممنون از نظر لطفتون. تا اثر حرفه ای راه بسیار است
احسنتتت

منتظریم بیشتر از استادت بگی.
پاسخ:
ممنووووون

استاد معروفی نیستن ولی خاص قطعا :)
۲۱ تیر ۹۸ ، ۲۲:۱۹ آرزوهای نجیب (:
نمی‌دونی چه ذوقی کردم که این پست رو دیدم.
ایول 😘
پاسخ:
قربون ذوق دونی ات :)))
کاش همیشه یه کاری بکنم دوستام ذوق بکنن
من همه ی خواسته هام رو رفتم دنبالش
با این تفاوت که شرایطی مانغ ادامه مسیرم شده و انرژیم رو ازم گرفته :)

موفق باشی
پاسخ:
حرف خوبی زدی چون دقیقا همین مقوله برای من در همین زمینه رخ داد

اصلا من توی دبیرستان داشتم میرفتم رشته گرافیک به همه هم گفتم، اماااا مدرسه فنی نزدیک که نبود کلی دور بود. وضعیت مالی خونواده هم واسه سرویس خصوصی گرفتن واسه من اصلا خوب نبود. و در ضمن یه سری اتفاقات در اول دبیرستان برام رخ داد که دیگه از صدتا مانع واسه من بدتر بود
خلاصه نشد
و کلی از این موانع مختلف
که من الان هر چقدر بهشون نگاه می کنم میگم درسته موانع بود ولی باز من ترسو بودم و نخواستم موانع رو دور بزنم :)

حتی الان هم دارم میرم کلاس طراحی،باز هم مانع هست. ولی دیگه گفتم من باااااید برم و موانع رو حل میکنم

پس منم رفتم دنبال چیزایی که میخوام، ولی واقعا اونقدرها براش تلاش نکردم

حالا شرایط هر کسی فرق میکنه ها! من نمیگم شرایط تو مثل من بوده و یا هر چیز دیگه


مهم اینه که تلاااااااش کنیم :)
بلی بلی : )
پاسخ:
:))
۲۵ تیر ۹۸ ، ۲۳:۱۴ صهــ ـبـا
منم دارم تایممو خالی میکنم که دوباره باشگاه رفتنو شروع کنم! خیلی بدنم نیاز به ورزشایی غیر از پیاده روی داره. ولی خب اگه پای بچه وسط نبود مطمئنم این کارو نمیکردم. به این میگن آمادگی قبل از نی نی آوردن [خنده]
میخوام بگم بچه آوردن هم ترس داره و هم یه جاهایی شجاعت آدمو بیشتر میکنه. مثل همین ورزش که از دوره رزیدنتیم رها کرده بودم. از سر تنبلی و ترس اینکه یعنی میرسم برم یا نه؟ حالا با شجاعت میخوام برم. حتی با وجود اینکه یه هفته دیگه امتحان دارم! ولی تو همین هفته هم چند جلسه شو میرم. انشاالله...
پاسخ:
آفرین مادر در حال احداث :)

خیلی به آدم انرژی میده ورزش. من هم دوست دارم ورزش کنم ولی واقعا تنبلی می کنم و زورم میاد
وقتی آدم یه کاری رو که به رشد خودش منجر میشه انجام میده خیلی حس خوشبختی میده


قطعا بهترین مادر میشی، چون میخواهی که بهترین مادر بشی :)
سلام بانو
خیلی وقته نیستین.
نگرانتون شدم.
خوبین؟
پاسخ:
سلام جانا

ببخشید که نگرانتون کردم
یکم نت نداشتم و بعد که نت دار شدم حال و حوصله نت رو نداشتم :)

خوبیم و مشغولیات زندگی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">