بیست و یکمین روزی خوار
از بازی دراز شروع کرده بودی
اما دمشق منتظر تو بود
از نماز خوان کردن ارتش شروع کردی
و تا خاطره گویی از سرداران دفاع مقدس پیش رفتی
انگار داشتی مردم آنجا را هم بسیجی بار می آوردی

پ.ن: در ارتش سوریه نماز خواندن حکم اعدام داشت. سردار همدانی کاری کرد که وقتی می خواستی نماز بخوانی برایت مهر تربت می آوردند.
* از سردار همدانی صحبت کردن آن هم موجز کار سخیفی است، ببخشید ما را.
* حتما راجع به سردار تحقیق کنید و بیشتر بخوانید.
+ برای روح بلند و روان شهید مدافع حرم سردار حسین همدانی صلوات
یاد نوشت: بگذارید امروز که روز شهادت مولایمان و پدرمان حضرت امیرالمومنین است از شهید دیگری هم یاد کنیم.شهید حجت الاسلام سیدرضا بطحایی. این شهید بزرگوار همراه با خانواده برای زیارت به حرمین عسکریین می روند ولی در راه برگشت به محاصره داعشیان ملعون می افتند.شهید بزرگوار متاسفانه با همسر باردار و پسر کوچکشان به طرز فجیعی به شهادت می رسند. وقتی در محاصره بودند با شهید مصطفی صدرزاده آخرین تماسشان را می گیرند و می گویند: مگر شما مدافع حرم نیستید، تفنگتان را بردارید و بیایید ما در محاصره ایم. لحظات سختی بر شهید صدرزاده می گذرد وقتی دستش را از معرکه کوتاه می بیند. این ماجرا نمونه ای کوچک است از جنایت هایی که آن ملعون ها در حال انجامش هستند. ما در آرامش زندگی می کنیم و شب قدرمان را می رویم و هزار غر هم بابت کم بودن صدای بلند گو و ازدیاد جمعیت و..می زنیم. اما باور کنید عده ای همین شب ها حتی در مرزهای خودمان در حال مبارزه هستند. برای مدافعان حریم خودمان حداقل دعا کنیم.
+ شهید صدرزاده صحبت هایی از حسن اخلاق و سبک زندگی عجیب شهید بطحایی دارند که اگر طالب بودین و اجازه داشتم صوتش برایتان می گذارم.