بیست و هفتمین پرده شب جمعه
جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۲۷ ق.ظ
مسیحی ها یه بحثی دارند به نام: رنج بردن خدا! میگن آیا خدا رنج می برد؟ از غم و اندوه بشری؟ از گناه و بدبختی؟ از جنگ؟ و چه و چه! هزار و یک جواب می شود داد! و اساس این سوال را که غلط است را زد
اما من داشتم وقتی را تصور می کردم که حسین در صحرای کربلا، در ظهر عاشورا! به خدا می اندیشد و به اینکه چه چیز رخ خواهد داد! آیا حسین رنج کشید؟ تا از رنج حسین خدا هم رنج بکشد؟
نه
حسین هیچ مصیبت و رنجی نکشید در تکه تکه شدنش!
عشقبازی می کرد با تک تک سلول هایش
رنج حسین فقط برای کسانی بود که در مقابل او ایستاده بودند!
هراسان بود، می ترسید لقب اشق الاشقیا بگیرند..
خدا هم نگاهش به ما این است؟
پ.ن: قطعا خدا شی نیست که عواطف انسانی داشته باشد! اما خدا چیزی فراتر از عاطفه ی انسانی دارد! رئوف و رحیم و..
+حسین می شود جواب بدهی؟ بی مقدمه و اورژانسی و بی نوبت و..
۹۶/۰۲/۱۵