خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




بایگانی
آخرین مطالب
پیوندها

اوشین

دوشنبه, ۲۹ مرداد ۱۴۰۳، ۰۷:۰۹ ق.ظ

 

این روزها داره سال های دور از خانه رو پخش میکنه. همون اوشین خودمون. من شاید خیلی بچه بودم دیدمش و خیلی چیز مبهمی ازش یادمه.

یه وقتایی ظهرها اگه فرصت خالی داشته باشم یکم تکرارش رو میبینم

دیروز یه سکانسی نشون میداد که اوشین و همسرش تصمیم میگیرن دختر کوچیک شون رو به خاطر دور نگه داشتن از بمباران بفرستن یه شهر دیگه پیش یه خانواده روستایی. دختر که نمیره بابا میگه لوس شدی ما به خاطر خودت میگیم برو و باید بری. حالا بگذریم. دختره میره و یه مدت بعد میبینن درب و داغون و تنهایی برگشت خونه! دختر میگه اون همه پول و امکاناتی که شما برای اونا فرستادین تا منو نگه دارن اصلا خرج من نشد و مدام گرسنه موندم. سرشم پر از شپش بود. اوشین گفت دیگه نمیزارم بری اونا دزدهای کثیفی هستن!

ولی بابا گفت نه بعد از اینکه استراحت کردی بازم برمیگردی :| چرا؟ ما تو رو فرستادیم از بمباران دور باشی که هستی دیگه باید تحمل کنی!

 

شاید این برداشت اغراق آمیز بود. ولی مطمئنم در گذشته از این تصاویر در جوامع بسیار بود. حتی تو ایران خودمون. مخصوصا که رفاه برای اکثر مردم میسر نبود. و خیلی از ستم ها از سر فقر بود.

 

و چیزی که میخوام ازش حرف بزنم اینه که ما تمام تلاشمون رو می کنیم که فرزندمون هیچ گونه رنجش ، کمبود و کاستی رو درک نکنه! و این یعنی آسیب

شاید علم روانشناسی هم موثر بوده در این نگاه ما!

چون هر گونه رفتاری رو سریع به آسیب های کودکی ربط میدن که مثلا به خاطر رنج فلان تو الان اینجوری هستی، یا حتی روانشناس های کودک که میگن وای اگر فلان طور بشه بچه در بزرگسالی حتما یه جانی درمیاد!

دقیقا دنبال چی هستیم؟

مگه آدمی میتونه ناکامی رو حس نکنه!؟ اصلا مگه شکل دنیا اینه؟

چطور انتظار داریم بچه های گوگولی مگولی ما یه ذره که بزرگتر شدن با ماهیت اصلی دنیا روبرو بشن و بدون هیچ تجربه ای خودشون رو در معرض نابودی ببینن!

دنیا محل سختی هاست

ناگذیریم. یه روز با ماست و یه روز علیه ما!

 

 

 

 

 * ما حتی حاضر نیستیم فرزندمون رو به خاطر یه کار بدش از یکی از گزینه های روی میز صبحانه اش محروم کنیم چه برسه به محرومیت های بزرگ

 

 

 

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳/۰۵/۲۹
احلام

نظرات  (۴)

۲۹ مرداد ۰۳ ، ۰۸:۴۴ پلڪــــ شیشـہ اے

چه تقارنی. من خیلی دلم خواست از اولش ببینم. سختکوشیش برام قابل ستایشه. الان داشتم میدیدم. 

به نظرم اون روانشناسی زرده. والا که طبیعیه بچه ناکامی بچشه

کاش خودت یه مکتب میزدی،  میومدم شاگردت میشدم. از بچه های پاستوریزه الان فراری ام😂😁 

چیه همش داریم همدلی میکنیم😅😂 اگرم یه جا قاط زدیم صدسال عذاب وجدان باید بکشیم. اون وقت ما با استراتژی دمپایی ابری و مگس کش بزرگ شدیم، چمونه مگه؟ 🤣

پاسخ:
آره و چقدر توی فیلم ژاپن ژاپن میکنند
ما یه فیلم نساختیم که مردمش هی بگن ایران ایران!

خخخ مکتب طاهره
آره والا همش میگن همدلی
عذاب وجدان رو که دیگه نگو


یه فیلم دانکل هم هست هندی
اوننم جالب بود
شیوه تربیتی ش
۲۹ مرداد ۰۳ ، ۰۹:۲۰ خانم الفــ

همسر من همیشه وقتی حرفی میزنن اخرش یه  "اصولی" اضافه میکنن :) .... مثلا محرومیت اصولی، غصه خوردن اصولی!

خیلی درسته...ماهیت دنیا با رنج و سختیه...اینو بچه ها باید بفهمن ولی با اصولش :)  اون چیزی که دردهای بزرگسالی رو میسازه ، دردها و رنج هایی هست که در وقت نامناسب، به شیوه ی نادرست و بیشتر از تحمل به بچه وارد شده...

پاسخ:
آره اصولی
قطعا طبق ارزش های خودمون

منم نمیگم بچه رو بگیریم به باد کتک یا کرامت انسانی ش رو زیر سوال ببریم
ولی باید یادمون باشه بچه هم باید از یه چیزایی رنج ببره
ما محبت رو چنان جاری کنیم که ته اون رنج کشیدنه شیرین باشه


سلام....

 

خوبی دوست قدیمی؟ 

پاسخ:
سلااام انار من

خوبی عزیزم؟
کجایییی؟
چه می کنی؟

شکر خوبم :)

خوبم الحمدالله 

 

مشغول زندگی...

 

شما خوبی؟

انگار متوجه شدم بچه دار شدی

تبریک میگم عزیزم

 

 

دلم تنگ شده بود برات

برای اینجا...

یاد اون روزها بخیر....

پاسخ:
شکر خدا خوب باشی همیشه

بابا مگه به دنیا اومدن علیرضا رو خبر نداری؟
خبر داریا
قبلا که اینجا بارها گفتم


دل من بیشتر
چرا تو صفحه ات هیچی نیست
چرا پاک کردی
میزاشتی میموند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">