به آر
هیچ فصلی مثل بهار اینقدر پر سر و صدا نمی آید. مثلا هیچوقت دقیق نمی فهمیم تابستان چه ساعتی بر ما حلول می کند و یا اینکه اولین برگ ها در چه تاریخ پاییزی روی زمین می ریزند. اما بهار با هزار دبدبه و کبکبه حتی با ثانیه ی دقیقش بر ما وارد می شود. شاید مهم ترین حادثه ی بهار، تازگی است. زنده شدن درخت ها و باران های رگباری برای همه شادابی خاصی دارد. و این تازگی تا همه جای زندگی ما سرک می کشد. پای هفت سین دعای انقلاب می خوانیم و التماس می کنیم خدایا دلم را بر هم بزن تا خوب هایش رو بیایند. یا دعا می کنیم خدایا حال من به دستان تو به احسن الحال تبدیل می شود بیا و حالی به ما بده. اصلا نمی شود بهار را تحویل نگرفت و از کنارش به سادگی رد شد. بیاییم از کنار دل هایمان هم به سادگی رد نشویم، دلمان هم نیاز به انقلاب دارد، راهپیمایی کنید و خوبی ها را فریاد بزنید. پیروزی همیشه با خوبی هاست. روزی از بند اسارت هایی که خودمان برای دل هایمان ساخته ایم خارج می شویم. کافیست بهار را فریاد بزنیم...
+ سالی پر از هیاهوی خدا داشته باشید.
پ.ن مهم تر از متن: ما هر چقدر هم که در جامعه سیاهی لشکر باشیم باز هم مسئولیم. اصلا در دینی که محمد پیامبر اوست و علی امامش نمی توان بیکار نشست. هیچکس بدون توانایی نیست، حتی فرزند دوساله ی شما. سالی که برچسب اقدام و عمل بر آن می خورد، بر خود جفا می کنیم اگر به آن اهمیت ندهیم. اینجا دیگر نمی توانی بگویی دغدغه دارم پس هستم، اینجا باید بگویی عمل دارم پس هستم! انقلابی بمانید
*عکس خودمان است دیگر، معلوم الحال است :)
* ادامه مطلب هم چیزکی است :)
سفره هفت سین من که مزین به دو سلامش کردم:
السلام علیک یا بقیه الله من الصفوه المنتجبین
السلام علی ربیع الانام
ان شالله سال ظهور دولت یار باشد
+ اینجا حق نقد وجود دارد به طرح ها، البته اگر جراتی هست :)))