خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




پیوندها

علوم تنفسی

يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۴ ب.ظ






علوم انسانی هوای تنفسی مجموعه‌های نخبه کشور است که هدایت جامعه را بر عهده دارند بنابراین آلوده یا پاک بودن این هوای تنفسی بسیار تعیین کننده است.




۱۳۹۱/۱۲/۰۱

سید علی خامنه ای






به قهقرا رفتن علوم انسانی را می شود به راحتی از زبان نوجوان ها  شنید. نوجوان هایی که تازه می خواهند خیلی جدی وارد علم بشوند. نوجوان هایی که با این سوال که می خوام چی کاره بشم و چی به دست بیارم میرن و انتخاب رشته می کنند! خیلی راحت و ساده قید علوم انسانی را می زنند و با یک جواب که تهش هیچی نمیشی! میرن سراغ رشته های نون و آبدار دیگه!

آیا مقصر این قضایا من نیستم؟ قطعا من هستم. منی که دانشجوی تاریخ هستم و هیچ خلاقیتی از خودم ندارم. منی که دانشجوی جامعه شناسی هستم ولی سرم توی رویاهای نظریه پردازی خودم گرم است. منی که دانشجوی ادبیات هستم و خیال می کنم با شعر خواندن شاعرانه حق مطلب رشته ام را ادا کرده ام. و باز من و من و من...

من اولین مقصر عالم را خودم میدانم. شما را دیگر نمی دانم.





پ.ن: رشته های علوم انسانی آنقدر جان ندارند که بخواهند ایجاد جذابیت بکنند، مخصوصا وقتی تهش فکر کنی که هیچ پولی ته جیبت را نخواهد رفت! و باید گفت وا اسفا که جامعه با این عمل خود دارد اندیشیدن که رکن اصلی علوم های انسانی است از خود می راند!




+کاسه ی چه کنم نگیریم دستمان بهتر است، کاسه بشکنیم و خودمان آش بپزیم!




موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۱۳
احلام

نظرات  (۶)

۱۳ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۴ یکــ مَنــــ:)
واقعا
علومی که قراره انسان‌ساز باشه مثل اکسیژن هواس
امان از روزی که این اکسیژن خالص، ناخالص بشه
هوایِ این هوایِ تنفسی رو باید بیشتر داشت
پاسخ:
پس بیایید همه هوای این هوا رو داشته باشیم
هومممم...
:)
پاسخ:
لبخند ژوکوند تحویل میدی؟
هرچی هم که یه سرباز فداکاری و ایثار کنه بازهم برای موفقیت نباز به عقبه و پشتیبانی قوی داره
والا ....

التماس دعا
پاسخ:
با عرض پوزش باید بگم قبول ندارم
یه عمر به این فکر کردم ولی می بینم اشتباهه
دیگه فضای ما شده فضای آتش به اختیار
یعنی یه سرباز تا آخرین نفسش باید کار بکنه بی پشتوانه بی حمایت
عزیزم باید معلمین و اساتید رو متوجه کرد در ابتدا که حرکتی برای تالیف بردارند. البته قبل از اون یه دوره کامل توجیه میخوان که قبول کنند علم ترجمه ای اشکال داره و باید به سمت تالیف رفت.
که این مرحله هم خودش گام بزرگیه. فک کن به بعضی از این آدمایی که علمشونو در حد خدا میپرستند بگی اشکالی وارده؟
البته من علوم انسانی نبودم ولی با شنیدن برخی برخوردها و البته مواضع اساتید این حوزه این رو میگم که آبی از کسی که دلباخته علم غربی و فکر غربیه گرم نمیشه.
این دانشجوها و دانش آموزای بنده خدا هم از کجا بفهمن که چی درسته چی غلط؟( غیر ازون افراد مذهبی ای که حرفای رهبر رو دنبال میکنن که ان شاالله آبی از همینها گرم شه حداقل...)
ماشالا بعضی از این اساتید و معلمین محترم انقدر قشنگ ذهن و باور شاگردا رو قفل میکنند که طرف هنوز دهنش بوی شیر میده و پاشو از مدرسه نذاشته بیرون، ناامیده :((
با اینم موافقم که سرانجام برخی از علوم دانشگاهی هم نامعلومه. یعنی همون ها که فلان رشته رو رفتن. با ی رویای خاص رفتن بدون اینکه بدونن هدف این رشته چیه؟ یا اینکه من دنبال چی هستم؟
مثلا دانشجوی ادبیات با چه فکری این رشته رو انتخاب میکنه؟ بنظرم یا ادبیاتو دوست داره یا شاعره یا میخواد استاد دانشگاه بشه ... یعنی تهش ارتباط رشته با جامعه رو نمیدونه و من حق میدم که ندونه. چون هیچ نمود روشنی هم از رشته های علوم انسانی توی جامعه وجود نداره. علوم انسانی باید ریشه ای کار بشه و ایدئولوژی بده و در باقی علوم ظهور کنه. علوم انسانی نباید صرفا یه شاخه جدا باشه. ما چطور میتونیم از مدیر یا معلم یا مدرس یا مهندس یا پزشکی که با اندیشه غربی بار اومده توقع حرکت جهادی داشته باشیم؟
متاسفانه همه رو خلاصه کردن توی درس بینش اسلامی. نگرش دانشجو و دانش آموز هم اینه: باقی درسا ی چی میگن اینم که حرف آخونداست میدن به خوردمون.
خلاصه حرف زیاده...

پاسخ:
سیستم آموزشی ما از همون ابتدایی غلطه
واقعا خیل عظیمی از دانشجوها نمی دونن واسه چی دانشجو شدن و چی کار می کنند
نگارجان اینکه میگی اساتید باید یه حرکتی بکنند، حالا اومدیم و حرکت نکردند تکلیف ما چی میشه اونوقت؟
فکر میکنم ما حداقل می تونیم نوجوون ها رو آگاه بکنیم و بهشون اگاهی بدیم که چی کار کنیم
و اینکه اگر خودمون دانشجوی علوم انسانی هستیم دنبال یه رویکرد خلاقانه باشیم
مثلا چرا امام خمینی باید ظهور کنه در اون فضای بسته ی حوزه ها؟ چون برخلاف جریان آب حرکت کرد
پس هر کس خودش رو باید مسئول بدونه

گفتی خودتو مقصر میدونی، دارم به قصوراتت لبخند میزنم و فکر می‌کنم: من که مقصر نیستم!
آخه دارم کت نگه میدارم بقیه برن دعوا خخخ
پاسخ:
آفرین تو کت نگه دار
فقط وسوسه نشی فوت کنی تو دعوا که الو بگیره همه چی
موافقم.
من هم میگم حرکت باید شروع شه ولی به شرط آگاهی.
اون نوجوانی که نمیدونه و این حرفا رو نشنیده چطور میتونه موثر باشه.
من به شخصه میگم حداقل وظیفه م اینه که رساننده پیام آقا باشم.
حداقل بدونیم و بگیم این علوم بیشتر ترجمه ایه و باید و میشه تالیف بشه. هرچند همینم خودش محتاج اینه که گستره دانش مون بیشتر شه برای اثبات ادعامون.
منتها علت اینکه اسم استاد و معلم رو میارم اینه که اثرگذاریشون خیلی بیشتره.
معلمی که تماما غربزده ست به پشتوانه همون علم غربی اش دانش آموز بدون سلاح رو هدف گرفته. خب این اگه تغییر کنه خیلی اثرش بیشتره. ( من دانش آموز علوم انسانی نیستم ولی خواهرم بوده و تا حدی در جریان برخی افاضات بعضی معلمین هستم و اتفاقا میبینم دانش آموز سرکلاس معترضه ولی توان جوابگویی رو بخاطر علم اندکش نداره و گاهی هم متهم به شستشوی مغزی در این نظام و خانواده اش از جانب اون معلم میشه. )
هرچند به این اعتقاد دارم که نفوذ حقیقت در قلب بی آلایش یه نوجوون هزار برابر راحت تره تا نفوذ توی ذهن معلم یا استادی که سالها با این علم عجین شده و در حد وحی منزل میپرستدش.
کاش بشه توی همین سیستم آموزشی غلط نفوذ کرد و راهی باز کرد.
ناامید نیستیم توکلمون به خداست
پاسخ:
اصلا بحث من صرفا با ترجمه نیست که
مثلا ادبیات که دیگه ترجمه ای نیست. حافظ و سعدی و..
الهیات که ترجمه نداره
خلاقیت ندارن، جذابیت ندارن..

من فکر می کنم هر کس در رشته خودش باید سنگ تموم بزاره
همین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">