خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




پیوندها

خداحافظ بهار و سلام تابستان :)

جمعه, ۳۱ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۲۲ ب.ظ



بهار یکی از فصل های پرطرفدار بین ما آدم هاست. کسی به او بد و بیراه نمی گوید و همه او را سفت و محکم بغل می گیرند. بهار ساده نیست اصلا، پر زرق و برق است. انواع گل ها، انواع آب و هواها، انواع حشرات را در خود جای داده است.

امسال هم یک بهار دیگر به بهارهای عمرمان اضافه شد. اینکه چه درس هایی از بهار گرفتیم بماند برای خودمان. اما باید از خودمان بپرسیم، بهارهای بعدی را اگر دیدیم همینطور برخورد خواهیم کرد؟ بعضی هامان همینطور دمغ و سرد به او سلام خواهیم کرد؟ بعضی هامان همینطور بی حوصله پا روی بهار خواهیم گذاشت؟

امروز آخرین نفس های بهار است. نفس هایی که زیاد با تابستان تداخل کرده اند. گرم و طوفنده :)

فردا تابستان از راه می رسد. فصل آب یخ خوردن ها و عرق ریختن ها! فصل هندوانه و آبدوغ خیارهای ناهار، خواب چرت های عمیق بعدازظهر. فصل میوه های رنگارنگ و کار.

و مهم تر از همه فصل تعطیل های رها، تعطیل های خوشحال و کارکنان ناخوشحال :)

تابستان گرم است، اما بغلش کنیم. دست نوازش روی درختان پر از حشره اش بکشیم. بگذاریم با همان گرمایش هلاکمان بکند اما لذت بستنی آب شده را ازمان نگیرد.

تابستان را رعایت کنیم با همه ی رنگارنگی اش. تابستان را به خواب و استراحت تعبیر نکنیم. تابستان هم برای خودش فصل با مسمایی است. کوچه های تابستان را با نشاط بدویم و برسیم به آن کودکی های شادی که در آن لذت پاره کردن توپ های پلاستیکی و لایه بندی چندگانه از هر چیزی باارزش تر بود.

گاهی فکر می کنم وقتی کوچک تر بودیم بلد بودیم چطور از لذت هایی که خدا بهمان داده بود تمام بهره مان را ببریم. اما تا بزرگ شده ایم توبره هامان را پر کرده ایم از نداشته هامان، پر کرده ایم از چیزهایی که نامشان لذت نیست، بلکه فقط برچسب لذت را دارند.

بیایید بچگی کنیم و از روزهای بلند تابستان بهترین استفاده ها را ببریم و شب ها در دورهمی های خانوادگی سر روی زانوی مادر بگذاریم و دل بسپاریم به قصه های پدر!

تابستان سلام :)







پ.ن: وقتی می خواهیم به پاییز سلام بدیم از داشتن چنین تابستانی به خودتون ببالید. ببینم چه می کنید :)






موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۳۱
احلام

نظرات  (۳)

من هیچ وقت دلم با بهار صاف نشده،دوسش ندارم
اما تابستون به حرمت میوه های رنگارنگ و خوشمزسش قابل احترام هست :))) مدیونی فکر کنی شکمو هستم

امیدوارم این تابستون برام نقطه ی عطفی باشه
پاسخ:
همیشه باید مثال نقضی هم پیدا بشه :)

جات خالی ما دیشب کلی گیلاس باغ پدری خوردیم :)) مدیونی اگه فکر کنی دارم دل می سوزونم

قطعا هست. "بهترین تابستان من" لقب میگیره ان شالله
نوش جونت :)
 خیلی خوشحال نباش حالا،باهاش کلی کرم خوردی و خودت خبر نداری
البته بازم جای نگرانی نیست ویتامین های بدنت تامین شده با اون موجودات کوچولوی خزنده 
(وی تمام تلاشش را میکند تا با بدجنسی تمام خوشی های گیلاس های باغ پدری را از بین ببرد)

:)))

پاسخ:
اتفاقا اصلا یدونه هم نداشت
از اون گیلاس کرموهای درشت و قرمز نبود اصلا
گیلاس لپ گلی خوشمزه بودن اینا :)
ارگانیک ارگانیک
با خود چه اندیشیدی بالام جان
ب ر ب ب متنفرم از تابستون :/ 
به همه دوستام که تابستون به دنیا اومدن اول فحش میدم بعد تولدشونو تبریک میگم...توام باید یادت باشه اول فححححش خوردی بعد تبریک شنیدی...زین پس هم همین خواهد بود، همین تابستون لندهور بیشترین سهم رو توی دامن زدن به تنهایی من داشته، بره گم شه!

برا من دوست نداشتنیه و کرخت :/ 
حتی بهترین رخ‌داد ها هم نمی‌تونه شیرینش کنه چون اصالتا به "تابستون" نسبتشون نمی‌دم با انصافِ تمام به "بعد از بهار" نسبتشون می‌دم. با همین استقامت!
پاسخ:
خخخخ
تابستونم چون تویی رو دوست نداره اصلا

من که تابستون رو دوست دارم، چون اسم تعطیلات روشه :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">