خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ تنیده

شاه نشین چشم من، تکیه گه خیال توست

خیالِ  تنیده

بسم الله



خیالی خودکامه
در هم تنیده بالا می رود
تا به وصال برسد...




پیوندها

دوم شهریور

چهارشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۴۶ ب.ظ

 

 

تمام دیروز در حال جمع آوری از بیرون به داخل خانه بودم و تمام امروز را صرف جمع و جور کردن مرتب سازی و تمیزکاری کردم. زندگی دنیا چیز عجیبی است. انگار هر چقدر داری انگار هیچ نداری.

گاهی به سرم میزنه همه ی زندگی و وسایلش را به حراج بگذارم و بروم. از این شهر به آن شهر.

اصلا مگر چقدر در این دنیا زندگی می کنیم که باید توی خوابگاه های خودمون شبانه روز بمانیم.

فکر میکنم به خودم ظلم می کنم با ماندن!

 

 

 

 

 

برنامه امروز:

امروز فقط توانستم وسایلم را مرتب کنم در یک گوشه و اصلا فرصت استفاده کردن نبود.

دیروز پست نگذاشتم ولی هم فتوشاپ کار کردم و هم کودک متعادل را خواندم :)

 

 

 

+ کم خوابی گاهی بین روز اذیتم می کند. راهش فقط عاشق شدن است. آدم فقط برای عشق همه کار می کند و دست به جنون می زند.

قول می دهم فردا عاشق تر باشم :)

 

 

 

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۶/۰۲
احلام

نظرات  (۲)

چقدر نیاز دارم جمع کنم برم یه روستای دور و سردسیر توی تبریز... نه کسی زبونم رو بفهمه، نه من زبون کسی رو بفهمم... 

پاسخ:
در همین جایی که هستیم باید بهترین باشیم 

متاسفانه
متاسفانه

هومممم⁦🚶🏻‍♀️⁩

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">