شانزدهمین روزی خوار
این پست را با لبخند بخوانید
همه از رشادت های تو حرف می زنند
می گویند خیلی دلیرانه جنگیدی و خیلی از حرامی ها را هلاک کردی
هیچ کس نمی دانست
تو شب ها را در اتاقت، کفنت را مزین می کردی به انواع دعاها
دلاور تو آماده بودی برای مبارزه با مرگ
پ.ن: امیر اول وصیت نامه اش نوشته است: این وصیت نامه را با لبخند بخوانید.
فرازی از وصیت نامه:در هیاهوی زندگی متوجه شدم که چه دویدنهایی که فقط پاهایم را از من گرفت درحالیکه گویی ایستاده بودم ، چه غصههایی که فقط باعث سپیدی مویم شد اما دریافتم که کسی هست که اگر بخواهد میشود وگرنه ، نمیشود . کاش نمیدویدم ، نه غصه میخوردم ، فقط او را میخواندم .
+ برای روح دلیر شهید مدافع حرم امیر لطفی صلوات
_ این همان شهیدی است که چند وقت پیش پستی گذاشته بودم بابت خواب عروسی اش که خواهرش دیده بود..
دلم می خواهد تا بی نهایت از این شهید بزرگوار بنویسم
شهیدان به شهر برگردیـد ، دلمان عطـر خاک می خـواهد
آسمـان هم بـرای دیدن خـود ، تکـه ای از پـلاک می خـواهـد...