پنجم شهریور
سلام سلام
اگه چند روز ننوشتم به این معنی نبود که جا زدم. نمیدونم چرا نمیشد که بیام و حتی میومدم ولی چون تایمش نبود نمینوشتم چیزی.
همچنان مشغول برنامه م هستم.
حال و هوای اربعین داره دیوانه ام میکنه، میدونم با علیرضای فسقلی سخته رفت یعنی سخت که نه، بچه اذیت میشه ، من که سختم نیست.
ولی دلم مدام میخواد که باشم تو این مسیر.
هر چند از خدا میخوام عمری بده و سعادتی که قسمتم بشه سال های بعد.
برنامه امروز:
من هم دیروز و هم امروز داشتم کتاب راهنمایی و رانندگی میخوندم، یعنی تحت هر فرصتی که پیش میومد. چون دوشنبه آزمون دارم. و اصلا حوصله ندارم دوباره اینارو بخونم و برم امتحان. پس حتما حتما باید قبول بشم.
تست درایو ، نمونه سوالات داره که خوبه وقتی انجامشون میدم
همشم انجام میدم تا و رد میشم :)))) ولی خوبه با ۸۰ درصد
+جمعه علیرضا ۵ ماهش رو تموم کرد
روزهای شیرین بودنشه، دنیا پر از قشنگی هاش داره میگذره، دلم میخواد براش کش بیاد این روزها، من که هیچ عجله ای ندارم بزرگ بشه
کاش همینقدر کوچولو میشد با هم بحث های فلسفی بکنیم
ماشاالله 😍 خدا حفظش کنه
و انشاءالله سال دیگه باهم برید سفر اربعین